نظرات ارسالي
+
نميدونم چي بگم .. باورش هنوز براي خودم سخته .. اصلا نميتونم بپذيرم اين اتفاق رو .. ولي انگار باز هم خدا بين بنده هاي خوبش گلچين کرد و يکي از جوونهاي خوب و پاک و حسيني و يکي از دبيران بسيار متعهد و مودب مجله پارسي نامه از بين خانواده بزرگ پارسي بلاگ پر گشود وبراي هميشه از دنياي پارسي بلاگ رخت بر بست.... نميتونم چيز ديگه ايي بنويسم .. :'( :'( واي به حالِ دلِ مادرشون :'(



شبگرد تنهايي
03/6/11
كمي درنگ بايدم...
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ ...
شمس الظلام
خدارحمتشون کنه....همسفره امام حسين باشن ان شاء الله....
||عليرضا خان||
خدا رحمت کنه دوست خوبمو
#حسين عاشوري#
اقاي يزداني؟ خدارحمتش کنه :'(
+
يکي ازم پرسيد :
پارسي بلاگ.. کلا چند تا کاربر داره؟
گفتم: نميدونم ..!
فقط ميدونم بالاي 10000 کاربرِه ! :D
گفت :از چه لحاظ و چرا بيشتر از ده هزار ؟! :)
گفتم: آخه *سحر بانو* خودش به تنهايي ( 9858 دوست) ادليست دارن:D

شبگرد تنهايي
03/6/11
+
خيلي سال هست فوتبال نگاه نميکنم .. يا خيلي به ندرت و گذرا مي شينم بازي بين فوتبال استقلال و پرسپوليس رو نيگاه ميکنم .. اتفاقا امروز هم حالم خيلي بد بود .. تو اتاق نشسته بودم و فقط صداي گزارشگر رو ميشنيدم .. قلبم ..از درد يه طرف ،از هيجانِ بازي هم يه طرف.. زير قفسه سينه ام به شدت کوبيده ميشد .. که لحظه ي آخر و هيجان آخر ..منو مثل زلزله ي شش ريشتري تکون داد .. فقط شنيدم گل..يه دستم رفت سوي قلبم

شبگرد تنهايي
03/6/11
يه دستم هم رفت رو سرم.. و پاي لنگان قدم برداشتم برم سالن حال ببينم گل دوم رو کي زد.. ديدم پسرم داره لبخند ميزنه .. دلم آروم شد و گفتم مَهدي ..کي گل زد ..که ديدم شادي پرسپوليس ها رو داره نشون ميده
هيچي ديه .. منم ناخواسته .. که رشد هيجان دوران نوجووني در درون من هنوز در همون محدوده مانده ..در عرض يک ثانيه .. يه حيغ بلند... همراه با اتصال محکم دو دستم .. حاصل شادي چند ثانيه ايي من..منتهي توام با يه پرش کوتاه به طرف بالا..:)
3 فرد دیگر
20 فرد دیگر
+
پاييز و زمـستـان را بـاور نـکُن
*
*
*هَــــوا*
بـي "تـــ..ــو"
*سـَـرد تــَـر از ايـن حـرفـهـاسـتـ *
*
*
هيچ غـروبي غــم انگيز تر از دوري ِ "تـــ..ـو" نـيـسـتـ
*
*

كيوان گيتي نژاد و
02/12/22
همه رفتند تا زمستان فصل ام شد و چه غريبانه ماندم تا اسفند حقيقت برملا شد چقدر سخته بهار را آغاز کمي که در سپيده دم آغازش خستگي 45 سال با واقعيت برسرت خراب شد دلگير حقيقت نيستم که حقيقت اساسا نه اجازه مي گيره نه داروي ضد افسردگي ميسازه اما چه سود توهم و حقيقت فصلش توفيقي نداره تازمستان ديگر خنده ها مردند گريه هم بي اشک شد انقد. خنديد که گريه ام خشک شد ديگه به حال خودم هم دل
+
سلام دوستان * شماره قوانيني را که با آن موافق يا مخالف هستيد بفرماييد ! *
* قانون شماره 1 * چنانچه نظري در جايي ثبت کرديد تا جوابي داده نشده ميتوانيد ويرايش و يا حذف نماييد .
* قانون شماره 2 * چنانچه شخصي در خصوصي مزاحمت ايجاد کرد مطالبش را بصورت فيد به ديگران اطلاع دهيد .
* قانون شماره 3 * با اشخاصي که عکس و اسم مجازي دارند بحث سياسي نکنيد .



* راوندي *
99/10/15
قوانين يک به يک توسط کاربران بررسي و پس از تاييد اکثريت در فيدي جداگانه نوشته شده و لازم الاجرا خواهد بود ...* قانون شماره 4 * کاربراني را که در اين محيط الفاظ رکيک بکار ميرند بايکوت ميکنيم .
* قانون شماره 5 * فيدهايي را که بيانگر حالتهاي شخصي بوده و افسرده کننده است هيچ اهميتي نميدهيم تا عبور کنند .
{a h=naslehjavan}نوشته هاي ...{/a} بهر حال نظرات شما در مورد موافق و مخالف ثبت شد :) تا ببينم کي لازم ميشه که ازشون استفاده کنيم :D
+
دلتنگم ....
و سردردي که مدتها نا پيدا بود باز به سراغم آمده است
هيچکدام را مرحمي نيست
در اين شب پاييز
نه دلتنگيم که از نبود توست
و نه سردردي که امانم را بريده است
دلتنگم ..
دلتنگ دلتنگيهايت ...
و اينکه باز سراغم را بگيري
يا اينکه باز به خانه ام بيايي ..
دلتنگ اينکه بگويي :
...مراقب خودت باش
*دارد هوا سرد ميشود ...*
آه ...
مادرم ...
تو کجايي ؟
*سردت نيست ؟؟؟.*.
.
.نگارستان

انديشه نگار
98/11/22
12 فرد دیگر
33 فرد دیگر
رهگذرم
96/8/16
+
محرم بهترين ماه
از زمين تا آسمان آه است مي داني چرا؟
يک قيامت گريه در راه است مي داني چرا؟
بر سر هر نيزه خورشيدي ست يک ماه تمام
بر سر هر نيزه يک ماه است مي داني چرا؟
اشهد ان لا…شهادت اشهد ان لا …شهيد
محشر الله الله است مي داني چرا؟
يک بغل باران الله الصمد آورده ام
نوبهار قل هوالله است مي داني چرا؟
از محرم دم به دم هر چند ماتم مي چکد
باز اما بهترين ماه است مي داني چرا؟

هما بانو
96/6/31
+
اين روزها هرکس که مرا مي بيند
به سکوتم فکر ميکند
کسي درونم فرياد ميکند :
*سکوتم را به نشانه اي مگيريد*
من سخت ..
دلتنگم....
...
واژه ها در ذهنم تاب ميخورند ...
راهي به سوي قلمم نمي يابند
جز معدودي که محرم ترند.
زبان دلم بدين سان
قاصر است..
*سکوتم را به هيچ زبان ترجمه نکنيد...*
درد دارد دلم
من ....
سخت دلتنگم ...
.
.
*...........دلنوشتي از سرنوشت :نگارستان خيال........*
.

شکار لحظه ها
96/5/8

2 فرد دیگر
26 فرد دیگر
+
دل دنياروخون کردي که اينجوري تورفتي.....تمام دل خوشي هامو توبارفتن گرفتي....مثه حس يه شعرتازه بودي....مثه افسانه بي اندازه بودي....

جبهه مقاومت اسلامي
96/4/12
+
سوختم باران بزن،شايد تو خاموشم کني
شايد امشب سوزش اين زخم هارا کم کني
آه باران،من سرو پاي وجودم آتش است
پس بزن باران،شايد تو خاموشم کني
.jpg?w=600&h=491)
جبهه مقاومت اسلامي
96/4/12
+
من خودم را بادستان خود در چاه انداختم،تقصير منم نيست…باهرکه ساختم باختم…کاش بگيم ...همه چيوبگيم!...تقديم به برادرم که تازه ازسفراومده نميتونم از احساسم بهش بگم....

جبهه مقاومت اسلامي
96/4/12
جبهه مقاومت اسلامي
96/4/12
+
من پرکوچک غمگيني را مي شناسم...که در اقيانوس مسکن داردو دلش را دريک ني نبک چوبين مي نوازد آرام آرام ...

جبهه مقاومت اسلامي
96/4/12
+
خار خنديد و به گل گفت سلام
و جوابي نشنيد
خار رنجيد ولي هيچ نگفت
ساعتي چند گذشت
گل چه زيبا شده بود
دست بي رحمي نزديک آمد،گل سراسيمه ز وحشت افسرد
ليک آن خار در آن دست خليد و گل از مرگ رهيد
صبح فردا که رسيد
خار با شبنمي از خواب پريد
گل صميمانه به او گفت سلام…
گل اگر خار نداشت
دل اگر بي غم بود
اگر از بهر كبوتر قفسي تنگ نبود،

جبهه مقاومت اسلامي
96/4/12